سلام علیکم
سوالی داشتم که مدتی ذهنم را تیلیت کرده...
حدیثی خواندم از امام معصوم(ع) مبنی بر اینکه سلام کردن به نامحرم
کراهت دارد. گمان کنم از امیرالمومنین(ع) بود.
در این دنیای مجازی هم چنین حکمی صدق میکند؟
از آنجا که در برخی وبلاگ ها موضوعاتی مطرح میشود که جای بحث دارد و
مطرح کننده آن هم نامحرم است و بحث ما معمولا به باریکه می کشد لذا می
خواستم حکم شرعی چنین روابطی را بدانم.( متذکر میشوم که سخنانمان صمیمی نیست؛ جدی بحث
میکنیم.)
آیا آن حدیث معصوم(ع) که می فرمایند بحث کردن با زنان دل را می میراند
در این دنیا هم قابل تصدیق است؟
آیا اگر جواب شما نسبت یه سوال اول و سوم "خیر" باشد جامعیت
دین مبین اسلام زیر سوال نمی رود؟ همچنین سوال دوم...
ممنون میشم بنده ی حقیر را از این سایش روحی نجات دهید.
سپاس فراوان
.
.
.
.
.
باسمه تعالی
حیطه ی ارتباط با جنس مخالف ( نامحرم ) مختص به دنیای واقعی نمی باشد و فضاهای مجازی مانند چت روم ها، نرم افزارها و شبکه های اجتماعی و ... نیز می شود و چه بسا گاهی عبور از حریمها و ایجاد ارتباطهای ناصواب در فضای مجازی آسان تر است و حفظ و مراقبت بیشتری را می طلبد .
صرف بحث و گفتمان با نامحرم در هر فضایی تا جایی که حرمتی شکسته نشود فی نفسه اشکال ندارد لیکن طبق نظر اکثر علماء مراوده و گفتگو با حفظ موازین باید در حد ضرورت باشد و جایی که ضرورتی در بین نیست ترک ارتباط بهتر می باشد .
همچنین در بحثها و گفتگوهای دو طرفه و گروهی بین زن و مرد باید دید حاصل گفتگو ارزش خطر اینگونه ارتباطات را دارد و آیا می شود گفتگوها مسیر اصلی خود را طی نماید یا اینکه در میانه به مسائل نامربوط ختم خواهد شد .
نکته دیگری که باید آن را مد نظر قرار داد که مکروهات در دین اسلام با محرمات کاملا متفاوت هستند و احکام جداگانه خود را دارند، در مکروهات ترک عمل بهتر است و در محرمات ترک عمل واجب و باید از آن اجتناب نمود .
و اما یک خارج از متن :
اگر قصد داریم خودمان را امتحان نماییم که هدفمان از داشتن ارتباط و گفتگو با نامحرمان صرفا سازندگیست یا مسایل حاشیه ای ببینیم اگر طرف مقابلمان یک هم جنس بود هم به همین نحو در بحثها ورود پیدا می کردیم یا خیر ؟ به خودمان بنگریم که اگر طرف مقابل از جنس خودمان بود آیا باز هم گفتگو و دقت و جدیت در بحث وجود داشت یا خیر ؟
و العاقبه للمتقین
پاسخ
از : حجت الاسلام و
المسلمین محمدرضا شیری
از مأموریت که برگشت، خوشحال بود.
گفت : مأموریت با موفقیت انجام شد... گناه کرد.
بعد پرسید :« راستی فرمانده! گمراه کردن این مردم چه فایده ای دارد؟»
ابلیس جواب داد :« امام اینها که بیاید، روزگار ما سیاه خواهد شد؛ اینها که گناه می کنند، امامشان دیرتر می آید...»
پس تا می توانی انها را به گناه و نافرمانی خدا تشویق کن.
می گفت: هیچ زندانی بدتر از مشهور شدن نیست. بترسید از
مشهور شدن، چرا که امام خمینی(ره) در کتاب جهاد اکبر می گوید :
«کسی که مشهور شد،دیگر نمی تواند خود سازی کند»
چه زندانی بدتر از این که انسان نمی تواند در آن خود سازی
بکند. زندانی بدتر از این سراغ دارید؟!
آیا زندانی آهنین تر و بدتر از این هست که انسان دیگر نتواند
خودش را بسازد؟!
کسی که مشهور شد، دیگر تا آنجایی که رسیده، تا همانجا رسیده؛
دیگر برای بالاترش گیر می کند.
از خدا بخواهیم و گریه و زاری کنیم و این خاصیتی که در
دلمان است (میل به شهرت) را از ما بکند.
شهیـــــــــــد حجت
الاسلام عبد الله میثمی
نماینده حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
لحظات آخر زندگی امام صادق"علیه السلام" بود.
امام دقایق آخر عمر خود را طی می کردند. پلکهایشان روی هم افتاده بود. ناگهان امام پلکها را از روی هم برداشتند و فرمودند:« همین الآن جمیع افراد خویشاوندان مرا حاضر کنید.»
عجیب بود. در این وقت امام چنین دستوری داده بود. همه جمع شدند.کسی از خویشان و نزدیکان امام باقی نماند که آنجا حاضر نشده باشد. همه منتظر و آماده بودند که امام در این لحظه حساس می خواهند چه بکنند و یا چه بگویند.
اما همینکه همه را حاضر دید فرمود:
«شفاعت ما هرگز نصیب کسانی که نماز را سبک می شمارند، نخواهد شد.»
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(ره):
کسی که دنبال پول میرود تا خودش را بینیاز کند، بیشعور است؛ کسی که حسد میورزد، بی شعور است؛ عقلش کم دارد؛ کسی که ضربه به دینش میزند، آن هم از نظر عقلی کم دارد...
پیامبر اکرم(ص) :
پیوسته شیطان از مومن می ترسد تا وقتی که نمازهای پنجگانه خود را محافظت می کند. وقتی آن ها ضایع کند،بر او جرأت یافته،او را در نافرمانی های بزرگ می اندازد....
امیرالمومنین(ع):
إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ
هرگاه ابتدای نعمت ها به شما رسید،ادامه آن را با کم سپاسی از دست ندهید.
مشکاةالانوار،ص33
امام علی(ع):
أَکْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَبْوَابِ اَلشُّکْرِ
به کسى که بر او برترى داده شده اى بسیار بنگر،زیرا این یکی از راه های شکرگزاری است.
التوحید،63
امام صادق(ع):
شُکْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ
شکر نعمت کناره گیری از حرام هاست.
کافی،ج3،ص246
امام سجاد(ع):
أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاس
شکرگزارترین شما نسبت به خدا کسی است که بیشتر، از مردم سپاسگزاری کند.
کافی،ج2،ص99
امام صادق(ع):
تَمامُ الشُّکرِ قَولُ الرَّجُلِ اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِینَ
نهایت شکر،گفتن«اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِینَ» است.
کافی،ج3،ص246
«شکر سزاوار خدا»
امام صادق(ع): در ضمن آنچه خداوند عزّوجل به موسی(ع) وحی فرمود، آمده بود:
«ای موسی مرا چنان که سزاوار است شکر بگذار».
عرض کرد: «پروردگارا ! تو را چگونه چنانکه سزاوار است شکر گزارم،
در حالی که هر شکری که برای تو به جا آورم آن هم نعمتی است که تو به من بخشیده ای؟
فرمود:«ای موسی! اکنون که دانستی آن شکرگزاری هم از من است،مرا شکر کردی».
کافی،ج3،ص156
«شکر قلبی»
امام صادق(ع): کسی را که خداوند نعمتی به او عنایت فرموده و آن نعمت را از ]صمیم[ قلب بشناسد
]و قدردانی کند[ و بداند که بخشنده نعمت بر او خداوند است،
شکر آن نعمت را به جای آورده گرچه زبان او گویا نشود.
بحارالانوار،ج78،ص252
طُـــــــــــــــــــــــــوبَى لِعَبْدٍ نُوَمَةٍ عَرَفَهُ اللَّهُ وَ لَمْ یَعْرِفْهُ النَّاسُ
أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى وَ یَنَابِیعُ الْعِلْمِ
یَنْجَلِی عَنْهُمْ کُلُّ فِتْنَةٍ مُظْلِمَةٍ لَیْسُوا بِالْمَذَایِیعِ الْبُذُرِ وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِینَ
ابوبصیرگوید: از امام صادق"علیه السلام" شنیدم که فرمود: رسول خدا"صلَ الله علیه و آله" فرموده اند:
خوشا به حال بنده گمنامی که خدا او را شناسد و مردم او را نشناسند؛
آنها چراغ هدایت و سرمایه های دانش هستند؛
به واسطه آنها هر فتنه تیره و تاری بر طرف گردد؛
آنها نه فاش کننده اسرارند و نه ناسپاس ، نه ریا کارو خودنما.
اصول کافی؛جلد2،صفحه 225
من مواعظ علی"علیه السلام" :
من استطاع أن یمنع نفسه من أربعه اشیاء فهو خلیق بأن لاینزل به مکروه أبدا قیل : وما هنّ یا أمیرالمومنین! قال : العجلۀ واللجاجۀ والعجب والتّوانی.
( تحف العقول صفحه 222 )
هر کس این چهار صفت را از خود دور کند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دست اندرکاران و رؤسای جامعه، هیچ گاه حادثه و واقعه ناخوشایندی، متوجه او نخواهد شد :
1.عجله : بدون تأمل و دقت، تصمیم گیری کند یا کاری را اجراء نماید. ( عجله غیر از سرعت در عمل است )
2. لجاجت : یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامن گیر، اصرار و پا فشاری ناحق، در مسأله ای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتخاذ کرده حاضر نیست عقب نشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.
3. مغرور شدن و خودشگفتی : که انسان نقص ها و ضعف های خود را ندیده و احیانا محسناتش را بزرگ بشمرد.
4.کاهلی و سستی : کار امروز را به فردا افکندن و تأخیر انداختن.
بنده، در اثر تجربیاتی که در سال های متمادی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این سخن علی"علیه السلام" واقعا حکمت تمامی است و همه ضرر و زیان هایی که متوجه جامعه شده است در اثر این امور بوده. خداوند ان شاءالله ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد.
حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای"حفظه الله تعالی"
تأثیر امر و نهى زبانى - اگر انجام گیرد - از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است.
من چند سال است که گفته ام امر به معروف و نهى از منکر ...
تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید.
اصلاً لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما براى رفع آن منکر، سخنرانى بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است.
شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کى مىتواند منکر را ادامه دهد؟
... بعضى گفته اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد.
من مى گویم احتمال تأثیر همه جا قطعى است ...
براى مردم، حرف اثر دارد.
امام خامنه ای"حفظه الله تعالی"
فرزندم : با قرآن، این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو و با قرائت آن راهی به سوی محبوب باز کن و تصور مکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه ی شیطان است.
این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای هرکس، و نامه ی محبوب، محبوب است.
اگرچه عاشق و محبوب مفاد آن را نداند.
امام خمینی (ره)
ان شاء الله ما در گروه عمل کنندگان به قرآن باشیم...- ۹۵/۰۴/۰۵